اولین پمپ سانتریفوژ شناخته شده در تاریخ مهندس، در 31 ژولای 1772 در یک معدن مس در سان دومینگوئر در پرتغال کشف شد. این پمپ ، در قرن پنچم میلادی به کار گرفته می شد. پروانه آن، از جنس چوب با پره های دوخمشه است، و شکل پره هایش، نشان از خلاقیت بی مانند صنعتگران باستان در 16 قرن پیش دارد.
ایده استفاده از نیروی گریز از مرکز به منظور بالا بردن سیالات، اولین بار توسط لئورناردو داوینچی (1519-1452)پیشنهاد شد و اواسط قرن شانزدهم، یک پروانه پره دار برای تهویه معادن، مورد استفاده قرار گرفت. این پروانه، بر مبنای اصل ( گریز از مرکز ) که توسط جورجویس آگریکولا در کتاب De re metallica تشریح شده بود،عمل می کرد.مخترع شایسته پمپ سانتریفوژ، فیزیکدان فرانسوی دنیس پاپین است. او در کتاب (1687)
Des criotion et I usage de la nouvell machin a r lever l eau ماشینی را توصیف نمود که مدلی از پمپ های سانتریفوژ امروزی می باشد. او اختراعش را دو سال بعد در Acta Eruditorum با نام “rotatils suctor er pressor” به ثبت رساند.
روتور پمپ پاپین، از دو پره شعاعی تخت که در یک محفظه سیلندری بسته میچرخید، تشکیل شده بود. سیال، به مرکز روتور هدایت می شد و پس از عبور از پره ها، به یک لوله با قطر خیلی کوچک که در محیط محفظه قرار داشت، رانش می شد. پمپی که توسط پاپین تشریح گردید، یک مدل علمی کوچک بود، و اولین پمپ در سال 1705 توسط وی، یرای پمپاژ آب ساخته شد. پروانه این پمپ، چند پره با محفظه حلزونی بود.
بعد از پاپین، ریسل، کرنلین لا دمور و دانیل گابریل فارنهایت به یک سری پیشرفت های جزئی دست یافتند، اما آنها نتوانستند بر نقیصه اساسی پمپ های سانتریفوژ در آن روزها که عموما نفوذ هوا بود، غلبه نمایند.
یک مانع در گسترش پمپ های روتودینامیکی، محبوبیت پمپ های سیلندر – پیستونی در آن زمان بود. این محبوبیت، به خاطر همخوانی با تجهیزات تکنولوژی در آن روزها و همچنین عدم گسترش صنعت ماشین بود. پمپ های سانتریفوژ، تماماً ماشین های با سرعت بالا هستند که به تطابق با محرک های تسمه و چرخ دنده نیاز دارند. فقط در قرن نوزدهم بود که با پیشرفت تکنولوژی چرخ دنده ها، این تطابق صورت گرفت.
در سال 1754 ریاضیدان مشهور لئونارد اولر(1707) با انتشار تئوری توربین های هیدرولیکی، پیشرفت عظیمی در گسترش توربین های هیدرولیکی در قرن نوزدهم ایجاد کرد، که البته تاثیر کمی بر پمپ های روتودینامیکی داشت.
پیشرفت پمپ های روتودینامیکی تدریجی بود. در سال 1785 جان اسکی پمپ با ساختار جدید اختراع کرد که مدلی از پمپ های ملخی بود.
در سال 1846، اولین پمپ سانتریفوژ سه طبقه توسط جانسون آمریکایی ساخته شد؛ و چند سال بعد، در سال 1849 جیمز استوارت جوین پمپ سانتریفوژ چند طبقه را ساخت و اولین تحلیل سیستماتیک این پمپها را ارایه نمود.
در همان زمان، جان جورج آپولد برای اولین بار از پره های انحنادار خمیده به عقب استفاده کرد، و بازده 68٪ در پمپ هایی که طراحی اش در دبی 51 متر مکعب بر ساعت و هد 6 متر بود،به دست آورد.
در حدود سال 1850 فیزیکدان و مهندس انگلیسی جمیز توماسون، ایده استفاده از پره های راهنما برای افزایش بازده در پمپ ها را به کار گرفت. در این دوره، توسعه پمپ های سانتریفوژ مربوط به اسمی آندریو و وایتلاو بود.
تا اواسط قرن نوزدهم، پیشرفت در طراحی پمپ های سانتریفوژ، بر پایه اختراعات و پیشرفت های انفرادی محققان و صراحان بود، که سازندگان این پمپ ها نیز اطلاعات خود را مخفی نگه می داشتند. توسعه صنعت پمپ های سانتریفوژ به شیوه مدرن، در اواخر قرن نوزدهم اتفاق افتاد. درخواست روز افزون برای انواع پمپ های سانتریفوژ ، مانند کف کش، لجن کش و توسعه تجهیزات آبی، سبب شد که کارخانه داران بر پایه تولیداتشان، تحقیقات علمی و تجربی انجام دهند.
اولین تحقیقات سیستماتیک و علمی در خصوص پمپ های روتودینامیکی، در سال 1890 توسط برادران سولزر در سویس انتشار یافت. این تحقیقات، سبب پیشرفت سریع در طراحی پمپ های سانتریفوژ شد، و در سال های بعد، در طراحی پمپ های مارپیچی، قطری و جریان – محوری نیز پیشرفت هایی بع دست آمد.
سر انجام به منظور کاهش نیروهای محوری، در سال 1894 در یک پمپ سه طبقه، دیسک بالانس به خدمت گرفته شد.
فاکتور مهم و قطعی در پیشرفت محدوده کاربورد پمپهای سانتریفوژ، پیشرفت موتورهای الکتریکی بود؛ و اتصال مستقیم پمپ به یک موتور الکتریکی سرعت بالا ، دلیل منطقی برای توسعه کاربرد پمپ های سانتریفوژ و محدود شدن تدریجی پمپ های پیستونی در خیلی زمینه ها به شمار می رفت.